اعجاز قرآن ابعاد گوناگوني دارد : از قبيل ؛ فصاحت و بلاغت،محتواي عالي از پيامبري امي، اعجاز علمي و ...
برخي از نويسندگان و صاحبنظران در چند دهه اخير بعد ديگري براي اعجاز قرآن بيان كردهاند كه همان اعجاز عددي قرآن است . اينان ادعا ميكنند كه يك نظم رياضي بر قرآن حاكم است . هر چند كه در كتاب « الاتقان في علوم القرآن» سيوطي، رد پاي اين فكر ديده ميشود.[1]
اما تا چند سال اخير اين راز علمي پنهان مانده بود و با ظهور رايانههايي كه ميتواند حسابهاي بسيار زيادي را در مدت زمان كمي و با دقت بالائي انجام دهد،پرده از روي نظم رياضي قرآن برداشته شد و اعجاز اين كتاب مقدس بار ديگر بر جهانيان ثابت گرديد . اين صاحبنظران از اين رهگذر نتايج ديگري هم ميگيرند كه اشاره خواهيم كرد. در رأس اين گروه افرادي همچون رشاد خليفه و عبدالرزاق نوفل و ...هستند.
در مقابل آنان، گروه ديگري از نويسندگان و صاحبنظران قرآني، قرار دارند كه اين مطالب را نميپذيرند . و برخي محاسبات آنان را خطاآلود ميدانند . و حتي برخي نويسندگان با شدت هر چه بيشتر قسمتي از اين مطالب را توطئه بهائيت معرفي ميكنند و آن را يك جريان انحرافي ميدانند و در اين مورد به ادعا نبوت رشاد خليفه و كشته شدن او استشهاد ميكنند.[2]
ما ابتدا گزارشي از كتابها و نويسندگان دو گروه بيان ميكنيم و سپس نتيجهگيري خواهيم كرد .
در اين مورد افراد زيادي كتاب و مقالهنوشتهاند كه به مهمترين آنها اشاره ميكنيم:
1ـ معجزة القرآن الكريم،دكتر رشاد خليفه:
دكتر رشاد خليفه در خانوادهاي از صوفيان مصر در شهر « طنطه» متولد شد و در سال 1971م در شهر مكه رسماً به جرگه نائبان مكتب تصوف درآمد.
او تحصيلات جديد خود را تا كارشناسي در دانشكده كشاورزي «عين الشمس» قاهره گذارند و سپس كارشناسي ارشد خود را در دانشگاه آريزونا (1959 ـ 1961 م) آمريكا گذراند و سپس دكتراي خود را در دانشگاه كاليفرنيا(1962 ـ1964) در رشته بيوشيمي گياهي دريافت كرد.[3]
او به مدت سه سال در مورد قرآن با استفاده از رايانه تحقيق كرد و نتيجه اين تحقيقات را در سال 1351 ش به روزنامههاي دنيا داد.[4]
كتاب او تحت عنوان « معجزة القرآن الكريم » در سال 1983 م در بيروت چاپ شد[5] و به زبان انگليسي نيز در آمريكا چاپ شد.[6]
تمام كوشش رشاد خليفه براي كشف معاني و اسرار حروف مقطعه قرآن صورت گرفته و ثابت كرده است كه رابطه نزديكي ميان حروف مذكور، با حروف سورهاي كه در آغاز آن قرار گرفتهاند، وجود دارد.
او براي محاسبات اين كار از رايانه كمك گرفته است و بيان كرده كه در 29 سوره قرآن حروف مقطعه آمده است كه مجموع اين حروف 28 حرف الفباي عربي را تشكيل ميدهد (يعني : ل ـ ح ـ ر ـ س ـ ص ـ ط ـ ع ـ ق ـ ك ـ ل ـ م ـ ن ـ هـ ـ ي) كه گاهي آنان را حروف نوراني نامند.
او نسبت اين حروف را در 114 سوره قرآن سنجيده است و به نتايجي رسيده است كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
نسبت حرف « ق» در سوره « ق» از تمام سورههاي قرآن بدون استثناء بيشتر است . مقدار حرف «ص» در سوره «ص» نيز به تناسب مجموع حروف سوره از هر سوره ديگر بيشتر است .
و نيز حروف « ن» در سوره « ن و القلم» بزرگترين رقم نسبي را در 114 سوره قرآن دارد .
ايشان عدد 19 را يك عدد اساسي در قرآن ميداند كه از « تسعة عشر»[7] اخذ كرده و اعداد برخي آيات و كلمات را بر آنها تطبيق كرده و يك نظام رياضي را ارائه ميدهد .
ايشان با محاسبات زياد و جدولهاي متعدد به اثبات اين مطالب ميپردازد و نتايج زير را ميگيرد :
الف : قرآن كلام خداست . محل حروف مقطعه قرآن در جاي مشخص خود طرح پيشرفته توزيع الفبايي در سراسر قرآن را اثبات ميكند . هيچ كس نميتواند ادعا كند كه اين گونه طرح پيشرفته توسط انسان، هر قدر هم متعالي باشد قابل وصول باشد .
ايشان از رايانه ميخواهد كه تعداد تبديلهاي ممكن را به منظور كتابي مثل قرآن كه از لحاظ رياضي دقيق و حسابشده است محاسبه كند كه 626 سپتيلون (000/000/000/000/000/000/000/000/626) ميشود. كه قطعاً از توان ظرفيت هر مخلوقي خارج است . و كسي نه در گذشته، نه حال و نه آينده قادر نخواهد بود اثري همتاي قرآن بياورد.
و سپس اعجاز قرآن را از اين مطلب نتيجهگيري ميكند و حتي معجزات موسي(ع) و عيسي(ع) را از طريق قرآن اثبات ميكند .[8]
ب : ترتيب موجود تدوين سورههاي قرآن ترتيبي ملهم از ذات الهي است .
ج : ترتيب نزول سورههاي قرآن، آنچنان كه امروزه ميدانيم از جانب خداي تعالي است .
د: محل نزول سورههاي قرآن، اعم از مكي يا مدني، مورد تأييد قرار ميگيرد .
هـ : شيوه مخصوص كتابت كلمات در قرآن را خداي تعالي خود دستور فرموده است و لذا توصيه ميكند در كتابت قرآن (صلوة، به صلاة) تغيير داده نشود.
و: طريق خاص قرآن در تقسيم هر سوره به آيات با امر الهي صورت گرفته است .
ز: آيه «بسمالله الرحمن الرحيم» جزء لايتجزاي هر سوره،بجز سوره 9 (التوبه) است. كه آن را با دلايلي از نظم رياضي ثابت ميكند.[9]
2ـ اعجاز قرآن، تحليل آماري حروف مقطعه، تأليف رشاد خليفه، ترجمه و ضمائم از سيد محمد تقيآيتاللهي:
مترجم محترم كتاب را از نسخه اصل انگليسي ترجمه كرده و در سال 1365 توسط انتشارات دانشگاه شيراز منتشر شده است .
ايشان مقدمهاي درباره معرفي نويسنده (رشاد خليفه) و مقدمهاي به عنوان « سخن مترجم» اضافه كرده است . و ضمايمي نيز آورده كه مقادير حروف را بر اساس حروف ابجد حساب كرده و حتي برخي خطاهاي متن انگليسي را يادآور شده است .[10]
3ـ معجزةالقرآن العشرين من كشف سباعية و ثلاثية اوامر القرآن الكريم ،ابن خليفه عليوي:
ايشان در كتاب خود كه 110 صفحه است، ميگويد 90% اوامر قرآن هفتگانه يا سهگانه يا يگانه است . و تكرار آنها در موارد خود لازم بوده است .
براي مثال: امر « اعبدوا» (بپرستيد) را سهبار به همه مردم خطاب كرده است ؛ سه بار نسبت به اهل مكه در قرآن آمده و سه بار نسبت به پيامبر اسلام(ص) آمده است و شعيب پيامبر (ع) سهبار به قوم خود گفته است و نوح (ع)سهبار و هود (ع) سهبار و صالح(ع) سهبار و عيسي(ع) سه بار گفتهاند كه اين سر غريب و عجيبي است .
ايشان از اين اعداد منظم اعجاز قرآن را نتيجه ميگيرند.[11]
4ـ المنظومات العددية فيالقرآن العظيم، مهندس مصطفي ابوسيف بدران:
اين كتاب در 88 صفحه چاپ شده است و روابط رياضي حروف مقطعه را بررسي كرده است. بويژه حالات مختلف لفظ « الله » را بررسي كرده است .
5ـ الاعجاز العددي للقرآن الكريم ،عبدالرزاق نوفل:
اين كتاب در سه جزء جداگانه چاپ شده است و سپس تحت عنوان « اعجاز عددي در قرآن كريم» توسط مصطفي حسيني طباطبائي ترجمه شده است . ايشان تلاش كرده تا نظام رياضي تكرار واژهها را در قرآن نشان دهد . براي مثال:
واژه دنيا 115 بار و واژه آخرت نيز 115 بار آمده است .
واژه شياطين و ملائكه هر كدام 68 بار در قرآن آمده است .
واژه حيات و مشتقات آن و نيز واژه موت 145 بار در قرآن آمده است .
ايشان در مقدمه كتاب، اين امر را معجزه الهي ميداند و ميگويد اين توازن در كلمات قرآن ثابت ميكند كه امكان ندارد قرآن، جز وحي الهي باشد . چرا كه فوق قدرت انسان و بالاتر از عقل بشري است.[12]( چرا كه يك پيامبر در طول 23 سال از قرآن سخن گفته و توانسته است توازن كلمات خود را در جنگ و صلح و ... حفظ كند و اين غير از معجزه چيز ديگري نيست.)
6ـ اعجازات حديثة علمية و رقمية فيالقرآن ،دكتر رفيق ابوالسعود:
ايشان در يك فصل كتاب خود معجزه اعداد و ارقام را در قرآن مطرح ميكند و مطالبي شبيه مطالب عبدالرزاق نوفل ميآورد.[13] براي مثال مينويسد:
الرحمن 57 مرتبه الرحيم 114 مرتبه
الجزاء 117 مرتبه المغفرة 234 مرتبه
الفجار 3 مرتبه الابرار 6 مرتبه
العسر 12 مرتبه اليسر 36 مرتبه
قل 332 مرتبه قالوا 332 مرتبه
ابليس 11 مرتبه استعاذه بالله 11 مرتبه
المصيبة 75 مرتبه الشكر 75 مرتبه
الجهر 16 مرتبه العلانية 16 مرتبه
الشدة 102 مرتبه الصبر 102 مرتبه
المحبة 83 مرتبه الطاعة 83 مرتبه
7ـ كاربرد روش سيستمها ( راسل. ل. ا. ك) به ضميمه تعبير قرآن آربري، ترجمه محمد جواد سهلاني:
ايشان در يك فصل كتاب مطالب رشاد خليفه را ترجمه كرده و آورده است .[14]
8ـ اعجاز الرقم 19 فيالقرآن الكريم، بسام نهاد جرار:
ايشان پس از آنكه نظام رياضي دكتر رشاد خليفه را توضيح ميدهد و به آن اشكالاتي ميگيرد، به صورت جديدي اعجاز عدد 19 را در قرآن اثبات ميكند . براي مثال ميگويد: اعدادي كه در قرآن آمده است 38 عدد است و اين عدد از مضاعفهاي عدد 19 است . و نيز تعداد اعداد صحيحي كه به صورت مكرر در قرآن آمده است 285 بار است كه اين عدد هم از مضاعفهاي عدد 19 (285 = 19×15) است.
ايشان فصل سوم كتاب(ص 140 ـ 152) را به همين امر اختصاص داده است .
9ـ تفسير نمونه،آيةالله مكارم شيرازي:
ايشان در جلد دوم تفسير نمونه زير آيه اول سوره آل عمران بحثي را از دكتر رشاد خليفه به صورت مبسوط گزارش ميكنند. ولي قضاوت در مورد صحت و سقم آن را نيازمند بررسي فراوان ميدانند و لذا قضاوتي نميكنند.
ايشان پس از ذكر مطالب دكتر رشاد خليفه اين نتايج را ميگيرند:
الف : رسمالخط اصلي قرآنر ا حفظ كنيد.
ب : اين مطلب دليل ديگري بر عدم تحريف قرآن است ( چرا كه اگر كلمه يا حرفي از قرآن كم ميشد ارقام صحيح در نميآمد) .
ج : اشارات پرمعنا (در سورههايي كه با حروف مقطعه آغاز ميشود پس از ذكر اين حرف،اشاره به حقانيت و عظمت قرآن شده است .)
و در پايان نتيجه ميگيرند كه حروف قرآن كه طي 23 سال بر پيامبر (ص) نازل شده حساب بسيار دقيق و منظمي دارد كه حفظ و نگهداري نسبتهاي آن بدون استفاده از مغزهاي الكترونيكي امكانپذير نيست.[15]
10ـ اعجاز عددي قرآن كريم و رد شبهات ، محمود احمدي :
ايشان كوشش نموده است تااشكالاتي را كه بر اعجاز عددي و محاسبات عبدالرزاق نوفل و رشاد خليفه نمودهاند جواب دهد . او در ابتدا تمام مطالب رشاد خليفه و عبدالرزاق نوفل را خلاصه كرده و بيان نموده است .
ايشان اشكالات را يكي پس از ديگري برميشمارد و حتي برخي از آنها را به نقل از نامههاي دكتر رشاد خليفه پاسخ ميدهد. ما در ادامه مطلب به برخي پاسخهاي ايشان اشاره ميكنيم.
11 ـ المعجزة ، مهندس عدنان رفاعي:
ايشان هم مطالبي شبيه سخنان عبدالرزاق نوفل و دكتر رفيق ابوالسعود ميآورند.
12 ـ الاعجاز العددي فيسورة الفتاتحة، طلحةجوهر:
ايشان نيز محور بحث خويش را عدد 19 قرار داده است . و آيه « بسمالله الرحمن الرحيم » را با آيه « تسعةعشر» [16] مقايسه ميكند. و در پايان آياتي را كه 19 حرف دارد جمعآوري كرده است. و از همه مطالب كتاب اعجاز عددي و رياضي قرآن را ثابت ميكند.
13 ـ اعجاز رياضي زوج و فرد در قرآن كريم، كوروش جم نشان:
ايشان با توجه به آيه سوم سوره و الفجر كه خداوند متعال به زوج و فرد سوگند ياد كرده است به فكر افتاده است كه شايد يك نظام عددي بر مبناي زوج و فرد در قرآن باشد .
در نهايت جمع اعداد زوج دقيقاً مساوي با جمع تعداد آيات قرآن يعني 6236 و جمع اعداد فرد مساوي با 6555 است كه حاصل جمع شماره سورهها ميباشد . و بدين ترتيب نمونه ديگري از اعجاز عددي قرآن را اثبات ميكند .[17]
14 ـ ماوراء احتمال،عبدالله اريك:
برخي نويسندگان با استفاده از كتاب فوقمقالهاي تحت عنوان « بسمالله مفقوده» نوشته و مدعي شدهاند كه نبودن بسمالله در صدر سوره توبه و تكرار آن در سوره نمل بسيار حكميانه و از معجزات قرآن است . ايشان با استفاده از سورهها اين مطلب را اثبا ميكند.[18]
15ـ منالاعجاز البلاغي و العددي للقرآن الكريم، دكتر ابوزهرا نجدي:
ايشان كار دكتر رشاد خليفه را ادامه داده است و براي مثال ميگويد در قرآن 34 مرتبه واژه سجده آمده كه اشاره به 34 سجده نمازهاي يوميه است.
در اين مورد به چند كتاب و مقاله برخورد كرديم كه بدانها اشاره ميكنيم و استدلالهاي آنها را بيان ميكنيم:
1ـ تسعة عشر ملكاً ، بيان ان فرية الاعجاز العددي للقرآن خدعة بهائية ،حسين ناجي محمد محيالدين:
ايشان به شدت به كساني كه عدد 19 را يكي از اسرار قرآن ميدانند حمله ميكند و آنها را نوعي دروغ بستن بر خدا دانسته است.[19]
سپس متذكر ميشود كه عدد 19 از شعارهاي بهائيان است كه در نظر مسلمانان مرتد و كافر هستند؛ و شواهدي مي آورد كه سال در نظر آنان 19 ماه است ؛ هر ماهي نيز 19 روز است ؛ كتاب « البيان » آنان 19 قسمت است و هر قسم آن 19 باب است ؛ و عدد نمازهاي و يوميه آنها 19 ركعت است و ... [20].
در بخش ديگر متذكر ميشود كه عدد 19 مختص قرآن نيست و جملاتي را بيان ميكند كه بدون استفاده از رايانه بر اساس عدد 19 شكل گرفته است در حالي كه مطالب آن باطل است .
مثل : « لابعث و لا حساب و لاجهنم؛ لاصراط و لاجنة و لانعيم و ...» (19 حرف است و 4 الف دارد.)[21]
و سپس بيان ميكند كه رابطهاي بين بسمالله الرحمن الرحيم و حروف مقطعه سورهها و جهنم (نوزده ملك جهنم) وجود ندارد .[22]
در بخش ديگري خطاهاي عددي قائلين به اعجاز عددي را توضيح ميدهد.[23]
2ـ المعجزة القرآنية،دكتر محمد حسن هيتو:
ايشان تقريباً همان مطالب حسين ناجي محمد را تأييد و تكرار ميكند.
3ـ اعجاز الرقم 19 فيالقرانالكريم،بسام نهاد جرار:
ايشان هر چند خود به نوعي اعجاز عدد 19 را در قرآن پذيرفته است اما با ذكر مطالبي خطاها و اشتباهات دكتر رشاد خليفه را بيان كرده است .
او مينويسد: بعد از تحقيق در مورد تكرار حروف در سورهها متوجه شدم كه دكتر رشاد خليفه به صورت عمدي دروغ گفته است تا اينكه به نتايج مورد نظرش در تكرار حروف در هر سوره برسد و ثابت كند كه همگي بر عدد 19 قابل تقسيم است.[24]
ايشان در جاي ديگر به انحراف فكري رشاد خليفه اشاره كرده و ميگويد پس از آنكه كتاب «معجزة القرآن الكريم» از ايشان چاپ شد و اشكالات آن ظاهر شد،رشاد خليفه (كه امام جماعت مسجد توسان بود) با نمازگزاران اختلاف پيدا كرد. و او را طرد كردند و رشاد خليفه مركزي را افتتاح كرد و سنت را منكر شد. و در نهايت ادعاي نبوت كرد و سرانجام نيز بوسيله كاردي در همان مركز كشته شد .[25]
4ـ اعجاز عددي و نظم رياضي قرآن، عباس يزداني:
ايشان در مقالهاي مفصل در مجله كيهان انديشه[26] اشكالات متعددي نسبت به برخي از كتابها و مقالاتي كه اعجاز عددي را پذيرفتهاند ،مطرح ميكند و اين جريان راانحرافي دانسته كه موجب سرگرداني افراد ميشود.
ايشان اين نكته را متذكر ميشوند كه در قرآن به وصفي برخورد نميكنيم كه به جنبه لفظي قرآن، آن هم از زاويه اعجاز عددي نظر داشته باشد.(و همينگونه در احاديث)
دكتر رشاد خليفه ميگفت:
بسمالله الرحمن الرحيم داراي 19 حرف و تك تك كلمات اين آيه اول قرآن به صورتي كه بر عدد 19 قابل تقسيم است در قرآن به كار رفته است . چنانكه در كل قرآن 19 مرتبه « بسمالله» و 2698 بار « الله» و 57 « رحمن» و 114 بار « رحيم» به كار رفته است .
و ايشان در جواب مينويسد:
از اين آمار فقط رقم 57 صحيح است و سپس تذكر ميدهد كه براي اينكه عدد «الله» درست شود بايد واژه « بالله و تالله و لله و فالله » را حساب كنيم اما « اللهم » را حساب نكنيم و يا واژه « اسم» در قرآن 22 بار آمده و « باسم» فقط 7 بار به كار رفته است .[27] ـ . [28]
سپس به استفادههاي ذوقي از آيات قرآن اشاره ميكند و مينويسد:
«ن»در سوره «ن و القلم» 131 مرتبه آمده است نه 132 مرتبه تا مضرب 19 باشد. بخاطر همين دكتر رشاد خليفه مجبور شده «ن» اول را به صورت «نون» بنويسد تا يك نون اضافه شود و يك نون هم از بسمالله الرحمن الرحيم آغاز سوره وام گرفته است تا تعداد 133 عدد نون تمام شود.[29]
و در سوره « طه» مجموع اين دو حرف 339 آمده است نه 342 تا مضرب 19 باشد و ايشان تاء گرد را هاء محسوب كرده است.(زينة ـ زينه)[30]
سپس ايشان در جواب مهندس عدنان رفاعي كه گفته واژه « يوم» 365 بار در قرآن آمده است. مينويسد: « يوم» را به صورت مفرد در نظر گرفته و در همان حال « يومئذا» و «يومكم» و «يومهم» را حساب نكرده است . در حالي كه «باليوم» و «فاليوم» را حساب كرده است .
و بطور كلي اسلوب منطقي در موارد شمارش اعداد رعايت نشده است در بعضي موارد مفرد را حساب كردهاند و در برخي موارد (مثل جنات) مشتقات آن را هم حساب كردهاند. و سپس در پاسخ صاحب كتاب « آيت كبري» كه ميگويد: در اوايل اسلام نقطهگذاري نبوده پس بايد حروف معجمه ( نقطهدار مثل ج) را با حروف مهمله (بدون نقطه مثل ح) حساب كرد.
مينويسد كه : اصل مطلب صحيح است اما كتابت و نگارش چندان مهم نيست آنچه است قرائت است و در عصر نزول مسلماً حاء و خاء و جيم در تلفظ فرق داشتهاند.[31]
ايشان در پاسخ كورش جم نشان در مورد « اعجاز زوج و فرد » قرآن مينويسد:
اشكال اساسيتر اين است كه چنين چيزي اثبات اعجاز قرآن نيست، زيرا به راحتي ميتوان كتابي نوشت و از آغاز بين ابواب و فصول و تعداد جملات آن چنين نظمي را جاسازي نمود.[32]
در جاي ديگر، ايشان به عبدالرزاق نوفل اشكال ميكند كه لفظ ابليس 11 مرتبه در قرآن آمده است اما ادعاي ايشان در مورد لفظ استعاذه صحيح نيست و لفظ صريح استعاذه 7 مرتبه در قرآن آمده است و با مشتقات آن 16 مرتبه آمده است .
و سپس اشكال ديگري به عبدالرزاق نوفل ميكند كه ارتباط مفهومي بين مصيبت و شكر ( كه هر كدام 75 مرتبه با مشتقات آنها در قرآن آمده است) روشن نيست[33].
در بخش ديگري متذكر ميشود كه بر فرض كه تناسب و توازنها در حدي از كثرت باشند كه اتفاقي بودن اين آمار و ارقام عادتاً محال باشد، باز غير بشري بودن قرآن را نميتوان نتيجه گرفت زيرا عقلاً و عادتاً محال باشد،كسي كتابي تدوين كند و در عين حال چنين معادلاتي را در آن بگنجاند .[34]
ايشان در پايان، مطالب خود را خلاصه كرده و نتايجي ميگيرد كه عبارتند از :
الف ـ اعجاز عددي قرآن كه توسط رشاد خليفه مطرح شد ردپاي آن در كتاب «الاتقان» سيوطي مطرح است.
ب ـ اين،جرياني انحرافي و نامبارك بود كه هيچ خدمتي به نشر فرهنگ قرآن نكرد . و خود رشاد خليفه با طرح مطالبي مخرب از جمله تعيين دقيق زمان برپايي قيامت (1709 ق) و ادعاي رسالت خود را به كشتن داد .
ج ـ آمار و ارقام اعلام شده در مورد نظم رياضي قرآن غالباً درست نيست.
د ـ در شمارش كلمات و حروف،روش واحدي را رعايت نميكنند.
هـ ـ بر فرض كه توازن و تناسبي در تكرار واژههاي قرآن باشد، اين به تنهايي معجزه بودن قرآن را ثابت نميكند. زيرا مشابه اين امور در كارهاي بشري وجود دارد .
و ـ بين نتيجهگيريهاي خاصي كه از توازن و تناسب كلمات گرفته ميشود با اينگونه مطالب رابطه منطقي وجود ندارد . و پارهاي از اين استنتاجها مبتلا به مغالطه « هست و بايد » ميباشند.
زـ اين جريان انحرافي دستاويزي براي معتقدان به تحريف قرآن ميشود، كه در مواردي كه نظم رياضي به حد نصاب نرسد نتيجه بگيرند كه پس قرآن تحريف شده است .
ح ـ استفاده شاعرانه (نه برهاني) از بعضي تناسبها اشكال ندارد ولي اين يك بيان خطابي و شاعران است .
ط ـ در كتاب و سنت هيچ اشاره و كنايهاي به وجود نظم رياضي در قرآن ديده نميشود. بلكه قرآن كتاب هدايت و عمل است .
ي ـ راه پيبردن به اعجاز قرآن تسلط به فنون ادبيات عرب و تلاوت فراوان و تأمل در قرآن است ،نه سير انحرافي فوق . [35]
در مورد اعجاز عددي قرآن اشاره به چند مطلب لازم است :
1ـاز مطالب گذشته روشن شد كه تعداد زيادي از دانشمندان مسلمان نظم رياضي قرآن را دنبال كردهاند و به نتايج قابل توجهي رسيدهاند، هر چند كه برخي از محاسبات آنها خطا بوده و يا با اعمال سليقه و ذوق شخصي همراه بوده است. از سخنان طرفين استفاده ميشود كه نظم رياضي قرآن به صورت موجبه جزئيه مورد پذيرش موافقان و مخالفان اعجاز عددي واقع شده است اما به صورت موجبه كليه(يعني در همه موارد ادعا شده) مورد قبول نيست .
2ـ همانطور كه گذشت مبنا بودن عدد 19 در همه آيات و ارقام قرآني ،مخدوش است. اما اين مطلب بدان معنا نيست كه بگوئيم متفكران اسلامي كه اين سخن را گفتهاند بهائي بوده يا منحرف بودهاند. اينگونه برخوردها در مطالب علمي صحيح بنظر نميرسد.
جالب اين است كه برخي از اين افراد در حالي دكتر رشاد خليفه و امثال او را متهم به انحراف فكري و ... ميكنند كه خود اعجاز عددي 19 را به صورتي ديگر در كتاب خويش پذيرفتهاند.[36]
3ـ نظم رياضي قرآن ( در همان موارد محدودي كه وجود دارد و مورد پذيرش طرفين است ) يك مطلب شگفتانگيز است چرا كه يك فرد امي و درسناخوانده در طي 23 سال كتابي با نظم خاص رياضي آورده است كه در حالات رواني مختلف مثل جنگ و صلح و در مكانها و زمانهاي متفاوت آورده شده است. ( نه مثل يك دانشمند فارغ از همه چيز كه در يك كتابخانه،با آرامش، كتابي منظم تدوين ميكند)و مطالبي عالي و همراه با فصاحت و بلاغت در آن وجود دارد.
اين مطلب خود بسي شگفتآور و عجيب است . اما آيا ميتوان ادعا كرد كه اين نظم رياضي اعجاز قرآن را نيز ثابت كند؟
در اينجا دو اشكال عمده وجود دارد : نخست آنكه ، اين مطلب از لحاظ صغري قابل خدشه است چرا كه نظم رياضي به صورت موجبه كليه اثبات نشد و كثرت مطالب اثبات شده به طوري نيست كه اعجاز را ثابت كند.
و دوم از لحاظ كبري قابل خدشه است چرا كه قرآن كريم كه تحدي و مبارزه طلبي كرده است (كه اگر ميتوانيد مثل قرآن را بياوريد ) تحدي آن عام نيست و شامل همه جنبههاي اعجاز قرآن نميشود و در قرآن نيز اشارهاي به اعجاز عددي آن نشده است.
هر چند كه ما در فصل اول كتاب به اشكال دوم پاسخ داديم و بيان كرديم كه ممكن است تحدي قرآن عام باشد اما اشكال اول هنوز سر جاي خود باقي است، پس اعجاز علمي قرآن از طريق اعجاز عددي آن فعلاً قابل اثبات نيست.
4ـ با توجه به مطالب فوق و عدم اثبات قطعي اعجاز عددي قرآن، نتايجي كه دكتر رشاد خليفه از اين مطلب ميگرفت مخدوش ميشود و محل نزول سورهها و ترتيب سورهها و شيوه كتابت و طريقه خاص تقسيم آيات اثبات نميشود مگر آنكه به صورتي قطعي و جامع اعجاز عددي قرآن اثبات گردد.
5ـ برخي از طرفداران اعجاز عددي قران از آن مطلب براي اثبات تحريفناپذيري قرآن و برخي بعنوان خطر توهم تحريف قران ياد كرده بودند، در حالي كه اعجاز عددي، زبان گزارشي دارد، پس فقط ميتواند بگويد كه اينگونه نظم رياضي هست اما چگونه بايد باشد را بيان نميكند . بنابراين نظم رياضي قرآن، دليل بر تحريفپذيري يا تحريف ناپذيري قرآن نيست.
6ـ برخي از اشكالات طرفداران اعجاز عددي قرآن، در سخنان مخالفان منعكس شد و برخي اشكالات سخنان مخالفان اعجاز عددي قرآن را در پاورقيها بيان كرديم و لذا تكرار نميكنيم.
[1] هر چند كه بحث ما در مورد اعجاز علمي قرآن است و علم را به معناي علوم تجربي عنوان كرديم و بدين ترتيب اعجاز عددي قرآن از بحث ما خارج است چرا كه يك مبحث رياضي و از علوم عقلي به شمار ميرود. ولي از آنجا كه اين مطلب اهميت ويژهاي دارد و در كتابهاي اعجاز علمي قرآن از آن نام برده شده و كتابهاي متعددي درباره آن نوشته شده است و از طرف ديگر اعجاز علمي به معناي اعم (علم كه شامل علوم عقلي ـ نقلي ـ تجربي ـ شهودي) شامل آن ميشود،از اين رو ما به صورت مختصر به آن ميپردازيم .
[2] بسام نهاد جرار، اعجاز الرقم 19 فيالقرآن الكريم، ص 21.
[3] ر.ك: رشاد خليفه، اعجاز قرآن تحليل آماري حروف مقطعه،ترجمه سيد محمد تقي آيتاللهي، مقدمه/الف.
[4] همان ،مقدمه /ج.
[5] معجرة القرآن الكريم، دكتر رشاد خليفه ،دارالعم للملايين، بيروت ،الطبعة الاولي، 1983 م.
[6] Quran Visual Presen Tation Of The Micacle
[7] مدثر/30.
[8] ر.ك: معجزةالقرآن الكريم و العجاز قرآن، تحليل آماري حروف مقطعه، ص 269 ـ 271.
[9] همان، ص 271 ـ 275.
[10] اعجاز قرآن، تحليل آماري حروف مقطعه،ص 282 ـ 283.
[11] ر.ك:معجزةالقرآن العشرين،ص 7 به بعد.
[12] ر.ك: الاعجاز العددي للقرآن الكريم،الجزءالاول ،ص 10 ـ 11 و ص 15 به بعد .
[13] اعجازات حديثة علمية و رقميةفي القرآن، (ص 68 ـ 75) .
[14] كاربرد روش سيستمها ،(ص 52 ـ 80) .
[15] تفسير نمونه،ج 2، ص 303 ـ 309.
[16] مدثر/30.
[17] ر.ك: بينات،بهار 1375 ، ش 1،ص 99 . و نيز كيهان فرهنگي ، ش 67، ص 71 ـ 72 .
[18] (Devond Probability – God's Message in Mathematice) ( به نقل از كيهان فرهنگي، پيشين ،ص 73) .
[19] تسعة عشر ملكاً ،ص 11 ـ 12 .
[20] همان،ص 33 ـ 37.
[21] همان،ص 75 ـ 76 ( البته سخن ايشان قابل خدشه است چون جملات كوتاه با فكر قبلي و رد يك زمان خاص و با همين هدف ساخته شده است . اما قرآن كريم در طي 23 سال به صورت متفرق در جنگ و صلح و ... توسط يك انسان امي آورده شده است . و تناسب و نظام رياضي آن ( اگر مبناي 19 صحيح باشد) امر شگفتانگيزي است كه از توان سخنرانان عادي بشر خارج است علاوه بر آن قرآن داراي محتواي بسيار بلند و همراه فصاحت و بلاغت است كه اين نظام رياضي نيز همراه آن شده است و اين جملات همان سخنان معمولي بشري است . پس قياس اين جملات با قرآن صحيح نيست.)
[22] همان،ص 111.
[23] همان،ص 95.
[24] اعجاز الرقم 19 فيالقرآن الكريم، ص 26.
[25] همان،ص 21.
[26] مجله كيهان انديشه ،ش 67، ص 62 به بعد.
[27] همان ،ص 66.
[28] آقاي محمود احمدي در اعجاز عددي قرآن كريم و رد شبهات، ص 15 از نامههاي دكتر رشاد خليفه پاسخ همين اشكال (تكرار اسم 22 بار در قرآن) را اينگونه حكايت ميكند: واژه « الاسم » در سوره حجرات (بئس الاسم الفسوق) دلالت بر اسماءالله نميكند و لغت اسم در سوره انعام / 121 (ممالم يذكر اسمالله عليه) و آيه 138 (لايذكرون اسمالله عليها) منفي است . و در نتيجه هر سهحذف شدند و 19 اسم در قرآن باقي ماند . البته روشن است كه پاسخ دكتر رشاد خليفه در اين مورد يك توجيه ناكافي است . چرا كه ايشان از ابتدا گفته بود . البته روشن است كه پاسخ دكتر رشاد خليفه در اين مورد يك توجيه ناكافي است . چرا كه ايشان از ابتدا گفته بود هر كدام از واژههاي «بسمالله الرحمن الرحيم » در قرآن با ضريف 19 بار تكرار شده است و نگفته بود كه واژه الله ـ اسم ـ رحمن ـ رحيم به صورت مقيد تكرار شده است.
[29] البته اين اشكال هم مبنائي است چون ممكن است دكتر رشاد خليفه بگويد معيار تلفظ حروف قرآن ( نه نوشته بوده است .
[30] البته اين اشكال هم مبنائي است چون ممكن است دكتر رشاد خليفه بگويد معيار تلفظ حروف قرآن ( نه نوشته بوده است .
[31] عجيب است كه ايشان در مقابل دكتر رشاد خليفه معيار را خط عثمان طه ميداند و به او اشكال مي:ند كه چرا تلفظ را معيار دانسته است و دراينجا معيار را قرائت ميداند.
[32] همانطور كه گذشت اينگونه قياسها بين قرآن و كتابي كه از اول با هدف نظم رياضي و توسط يك فرد دانشمند نوشته شود صحيح نيست چراكه قرآن از يك انسان امي در طي 23 سال و در حالات مختلف با اين نظم رياضي آورده شده است .
[33] البته شايد عبدالرزاق نوفل ميتوانست به اين اشكال پاسخ دهد كه لازمه مصيبت صبر است و اگر انسان همه چيز را از خدا بداند و در توحيد كامل باشد همين بلاها و مصيبتها را امتحان و موجب رشد و كمال ميداند و لذا شكر ميكند.
[34] اشكال اين قياس در پاورقيهاي قبلي گذشت و علاوه بر آن اعجاز يعني امر خارق عادت و اگر واقعا اين نظم رياضي اثبات شود (بر فرض صحت صغري ) آنگاه احتمال اينكه كسي در آينده بتواند چنين كاري بكند مانع اعجاز آن در زمان حال نيست چون اين احتمالات بعيد هميشه وجود داشته و با تحدي قرآن ناسازگار است .
[35] عباس يزداني،كيهان انديشه،ش 67،مقاله اعجاز عددي و نظم رياضي قرآن،ص 62 ـ 84 با تلخيص.
[36] ر.ك: بسام نهاد جرار، اعجاز الرقم 19 فيالقرآن الكريم، ص 21 و 140 . برخي احتمال ميدهند كه برخورد تندي كه با دكتر رشاد خليفه شده است بخاطر تمايل او به برخي مذاهب اسلامي و گرايش او به افكار خاص بوده است و شايد علت قتل او نيز ريشه در همين تندرويهاي مخالفان او داشته باشد . بويژه كه او اثبات كرده بود « بسمالله الرحمن الرحيم» در همه سورهها جزئي از قرآن است و اين يكي از مطالب اختلافي جهان اسلامي بوده است . هر چند كه برخي محاسبات دكتر رشاد خليفه خطا بوده است اما آيا مستحق اين حملهها و تهمتها و قتل بود؟!